یامعین الضعفاء |
خواب، برادر مرگ و شکل ضعیفی از آن است. از امام جواد علیهالسلام پرسیدند: مرگ چیست؟ حضرت فرمود: «مرگ، همان خوابی است که هر شب به سراغ شما میآید، جز اینکه مدتش طولانی است و انسان از آن بیدار نمیشود تا روز قیامت».
خواب و مرگ، تفاوتها و شباهتها
از نظر قرآن، حقیقت انسان به روح اوست. اگر روح نباشد، انسان به جسم بی حرکت و مرده تبدیل میشود؛ همان گونه که هنگام مرگ روح از بدن جدا میشود، در هنگام خواب نیز روح از بدن جدا میشود، با این تفاوت که در هنگام مرگ ارتباطش به طور کامل قطع میشود و به بدن باز نمیگردد، اما در هنگام خواب ارتباطش کاملاً قطع نشده؛ بلکه کم میشود و دستگاه درک و شعور از کار میافتد و چون ارتباطش به طور کامل قطع نشده، به همین دلیل بخشی از فعالیتهایی که برای ادامه حیات بدن ضرورت دارد، مانند ضربان قلب، گردش خون، فعالیت دستگاه تنفس و ... ادامه مییابد و چون روح انسان هنگام خواب از بدن جدا میشود و با حواس ظاهری ارتباط ندارد، حقایق بیشتری را درباره آینده و یا امور پنهانی درک میکند و این امر، اساس رؤیاهای صادقه را تشکیل میدهد.(1) اما چگونگی جدا شدن روح از بدن هنگام خواب، برای ما قابل درک نیست.
تفاوت خواب و مرگمرگ و خواب شباهت زیادی به هم دارند، اما یک تفاوت عمده و اساسی میان آنها وجود دارد که آنها را از هم متمایز میسازد و آن، اینکه خداوند هم در مرگ و هم در خواب روح انسان را قبض میکند، اما در مرگ دیگر روح به بدن باز نمیگردد و دستگاه مغز آدمی تعطیل میشود، ولی در خواب فقط بخشی از دستگاه مغز تعطیل میشود و دوباره به بدن بازگردانده میشود: «اللّهُ یَتَوَفَّی اْلأَنْفُسَ حینَ موتها وَ الَّتی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ اْلأُخْری إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی»؛ «خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند و ارواحی را که نمردهاند نیز به هنگام خواب میگیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده، نگه میدارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) باز می گرداند».(2) بنابراین روشن میشود که خواب، برادر مرگ و شکل ضعیفی از آن است. از امام جواد علیهالسلام پرسیدند: مرگ چیست؟ حضرت فرمود: «مرگ، همان خوابی است که هر شب به سراغ شما میآید، جز اینکه مدتش طولانی است و انسان از آن بیدار نمیشود تا روز قیامت.»(3) روح انسان در عالم خواب، قالب مثالی (برزخی) به خود میگیرد و به پرواز در میآید و عوالمی را سیر میکند که در بیداری میسر نیست. این آگاهی بستگی به تکامل روحی افراد دارد؛ از این رو تنها بعضی از ارواح به آنها آگاه میشوند، همان گونه که برای برخی از اولیای خداوند در بیداری نیز چنین چیزی ممکن است
چنان که انسان در خواب چیزهایی را متوجه میشود، پس از مرگ نیز در مقیاس وسیعتر مسائل را میفهمد. وقتی انسان میمیرد، پرده از مقابل چشمان او کنار میرود و عالمی فراتر از عالم دنیا را مشاهده میکند. در آن عالم، محدودیتهای این عالم وجود ندارد و زمان و مکان در آنجا مطرح نیست.
زندگی آخرتی در مقایسه با زندگی دنیایی، بسیار عمیقتر و پردامنه تر است؛ قرآن در این مورد میفرماید: « وَ جاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِکَ ما کُنْتَ مِنْهُ تَحیدُ * وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ ذلِکَ یَوْمُ الْوَعیدِ * وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهیدٌ * لَقَدْ کُنْتَ فی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ»؛ «و سرانجام، سکرات (و بیخودی در آستانه) مرگ به حق فرامی رسد (و به انسان گفته میشود:) این همان چیزی است که تو از آن میگریختی و در «صور» دمیده میشود؛ آن روز، روز تحقق وعده وحشتناک است. هر انسانی وارد محشر میگردد، در حالی که همراه او حرکت دهنده و گواهی است. (به او خطاب میشود:) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملاً تیزبین است».(4)
رفتن روح به قیامتروح انسان میتواند در خواب اخبار قیامت و آینده دور را به دست آورد و از آنجا خبر گیرد. از برخی آیات قرآن چنین به دست میآید که پاره ای از خوابها انعکاسی از آینده دور یا نزدیک است. همچنان که آیات 36 تا 43 سوره یوسف، رؤیای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که در آیه 27 سوره فتح آمده و خواب حضرت ابراهیم علیهالسلام که در آیه 102 سوره صافات آمد، از جمله این آیات است. از این آیهها چنین استفاده میشود که دستگاه گیرنده حساس روح آدمی، از طریق ارتباط مرموزی میتواند از حوادث آینده خبر آورد. خواب در اسلام، حرمت روح به سوی عالم ارواح شمرده شده است. روح انسان در عالم خواب، قالب مثالی (برزخی) به خود میگیرد و به پرواز در میآید و عوالمی را سیر میکند که در بیداری میسر نیست. این آگاهی بستگی به تکامل روحی افراد دارد؛ از این رو تنها بعضی از ارواح به آنها آگاه میشوند، همان گونه که برای برخی از اولیای خداوند در بیداری نیز چنین چیزی ممکن است.(5)
پی نوشت ها : 1. ترجمه المیزان، ج 17، ص407 و 408؛ تفسیر نمونه، ج 19، ص 484 ـ 476. 2. زمر: 42. 3. بحارالانوار، ج6، ص 155. 4. ق: 22 ـ 19. 5. ر.ک: هاشمی، پرسمان قرآنی معاد، ص 50 ـ 48. [ شنبه 90/12/6 ] [ 6:41 عصر ] [ فولادپور ]
|
||